تاب آوری در برابر شرم
ایجاد تاب آوری در برابر شرم
فهرست عناوین
تاب آوری در برابر شرم
عصمت حیدری؛ روانشناس اجتماعی
تاب آوری در برابر شرم: شرم فقط در تروما نیست. به گفته برنه براون، محقق و نویسنده، در واقع همه شرم را تجربه می کنند. شما می توانید در مورد هر چیزی و همه چیز احساس شرم کنید.
در حالی که احساس میکنیم شرم در تاریکترین گوشههای ما پنهان میشود، در واقع در همه جاهای آشنا از جمله ظاهر و تصویر بدن، خانواده، والدین، پول و کار، سلامت روانی و جسمی، اعتیاد، رابطه جنسی پنهان میشود.
به طور خاص، براون شرم را اینگونه تعریف می کند:
«احساس یا تجربه شدید دردناکی از این باور که ناقص هستیم و بنابراین شایسته پذیرش و تعلق نیستیم. زنان اغلب هنگامی که در شبکه ای از انتظارات فرهنگی- اجتماعی لایه ای، متضاد و رقابتی درگیر می شوند، شرمساری را تجربه می کنند. شرم باعث ایجاد احساس ترس، سرزنش و قطع ارتباط می شود.»
گرفتم. من این احساس شدید بی لیاقتی را در طول زندگی ام حس کرده ام. من از اینکه نویسندگان، کتاب ها و سیاستمداران خاصی را که باید می شناختم، نمی شناسم، احساس شرمندگی کرده ام. وقتی جوابی نمیدانستم، وقتی نمرات کاملی نمیگرفتم یا وقتی که آهنگهای بی کلامی میخواندم، در مدرسه احساس شرم میکردم.
از بدنم احساس شرم می کنم و به اندازه کافی لاغر یا زیبا نیستم. من از مضطرب بودن و داشتن یک یا دو حمله پانیک احساس شرم کرده ام. در مدرسه ابتدایی و راهنمایی، از لهجه غلیظ روسی پدرم احساس شرمندگی می کردم. وقتی حدود هشت ساله بودم، وقتی مادربزرگم شروع به شمردن سکهها و ربعهایش کرد تا پول دوبل براونی من در باسکین رابینز را بپردازد، احساس شرمندگی کردم و به سختی سیر شد.
من هنوز برای نوشتن این جملات هول می کنم (مخصوصاً که هم پدر و هم مادربزرگم دیگر اینجا نیستند). اما، همانطور که براون می نویسد، آنها نشان می دهند که شرم در زندگی ما حرف اول را می زند.
ساختمان «مقاومت شرم»
حتی اگر نمیتوانیم شرم را از بین ببریم، میتوانیم در برابر آن تاب آورتر شویم. براون این شرم را تاب آوری می نامد. و از تاب آوری، منظور او «آن توانایی برای تشخیص شرم در زمانی که آن را تجربه میکنیم، و از طریق آن به روشی سازنده حرکت میکنیم که به ما این امکان را میدهد که اصالت خود را حفظ کنیم و با تجربیات خود رشد کنیم».
در طول هفت سال، براون صدها مصاحبه با زنان در مورد شرم انجام داد. زنانی که سطح بالایی از تاب آوری شرم را داشتند، از این چهار ویژگی مشترک برخوردار بودند:
۱. شناخت شرم و محرک های آن
قبل از اینکه بتوانیم بر شرم غلبه کنیم، باید بتوانیم آن را تشخیص دهیم. براون میگوید که قبل از اینکه ذهنمان بفهمد شرم چیست، تمایل داریم ابتدا از نظر فیزیکی احساس شرم کنیم. زنان در تحقیقات خود علائم فیزیکی مختلفی مانند حالت تهوع، لرزش و گرما در صورت و سینه خود را توصیف کردند.
براون چندین گزاره را فهرست می کند تا به خوانندگان کمک کند واکنش های فیزیکی خود را تشخیص دهند.
من از نظر جسمی در ________________ احساس شرمندگی می کنم
انگاری ______________________
می دانم وقتی احساس می کنم _________________ شرمنده ام
اگر می توانستم طعم شرم را بچشم، مزه اش شبیه ________________ بود
اگر می توانستم بوی شرم را حس کنم، بوی ________________ می داد
اگر می توانستم شرم را لمس کنم، احساس می کردم _________________
براون همچنین مفهومی به نام “هویت های ناخواسته” را معرفی می کند که باعث شرم می شود. اینها ویژگی هایی هستند که از دید ما با خودِ ایده آل ما مطابقت ندارند.
براون برای کمک به شما در مورد اینکه چه ویژگی هایی را نامطلوب می بینید (و در نتیجه وقتی با شما همراه می شوند شرمنده می شوید) فکر کنید و این جملات را در نظر بگیرید:
من می خواهم به عنوان ____________ و ____________ درک شوم
من نمی خواهم به عنوان ______________ تلقی شوم
خانواده ها و فرهنگ ما معمولاً این هویت های ناخواسته را شکل می دهند. سیلویا، زنی که براون با او مصاحبه کرد، از این که به عنوان یک بازنده دیده شود، مشکل داشت. او که یک ورزشکار در دوران نوجوانی خود بود، فشار زیادی از جانب پدرش برای اجرای مداوم در اوج خود احساس می کرد. وقتی این کار را نکرد، او را یک بازنده نامیدند. این احساس سالها بعد در محل کار دوباره ظاهر شد. رئیس او مرتباً بازندگان را از برندگان با قرار دادن کارمندان در لیست برنده یا لیست بازنده در یک تابلو مشخص می کرد.
سیلویا عادت داشت بازنده ها را قضاوت کند و آنها را مسخره کند – تا اینکه در لیست قرار گرفت. سیلویا متوجه شد که این شرم ناشی از بازنده بودن چه تاثیری بر او و زندگی اش گذاشته است. با این آگاهی، او بهتر می توانست شرم خود را تشخیص دهد و با آن برخورد سازنده ای داشته باشد. (و او این کار را ترک کرد.)
۲. تمرین آگاهی انتقادی
وقتی احساس شرم می کنیم، فکر می کنیم که تنها ما در دنیا در حال مبارزه با این حالت هستیم و ما فکر می کنیم که چیزی برای ما خیلی اشتباه بوده است. اما واقعیت این است که مانند عناوین یادداشت های براون، شما تنها نیستید. شما در تجربیات خود تنها نیستید.
برای دیدن این تصویر بزرگتر، براون پیشنهاد می کند سوالات زیر را از خود بپرسید:
- انتظارات جامعه از شما چیست؟
- چرا این انتظارات وجود دارد؟
- این انتظارات چگونه کار می کنند؟
- جامعه ما چگونه تحت تاثیر این انتظارات است؟
- چه کسی از این انتظارات سود می برد؟
براون به خوانندگان پیشنهاد می کند برای بررسی بیشتر واقعیت مورد نیاز خود، سوالاتی مانند:
- انتظارات من چقدر واقع بینانه است؟
- آیا می توانم همیشه همه این چیزها باشم؟
- آیا من توصیف میکنم که میخواهم چه کسی باشم یا دیگران چه میخواهند انجام دهم؟
۳. دست دراز کردن
به گفته براون، “… دست کشیدن تنها قدرتمندترین عمل تاب آوری است.” او می گوید که:
«صرف نظر از اینکه چه کسی هستیم، چگونه بزرگ شده ایم یا به چه اعتقادی داریم، همه ما در نبردهای پنهان و خاموش در برابر خوب نبودن، نداشتن لازم و عدم تعلق کافی می جنگیم. وقتی جرأت به اشتراک گذاشتنِ تجربیات و شفقت لازم جهت شنیدن داستانهای دیگران را پیدا میکنیم، شرم را مجبور میکنیم از حالت پهانی خارج شود و به سکوت پایان میدهیم.»
تماس گرفتن به همین سادگی است که به کسی بگویید که در احساسات و تجربیات خود تنها نیست. برای مثال، زنی که براون با او مصاحبه کرد، درباره شرمندگی که نسبت به خانواده اش احساس می کرد صحبت کرد. همسر پدرش از او کوچکتر است و دوست پسر مادرش شش بار ازدواج کرده است. وقتی او در اطراف افرادی است که تظاهر به داشتن خانواده های عالی دارند، این موضوع به خصوص سخت است، زیرا او به دلیل انتخاب های خانواده اش مورد قضاوت قرار می گیرد.
او از شرم خود برای همدردی و رسیدن به دیگران استفاده می کند. اگر شخص دیگری چیز عجیبی در مورد خانواده خود فاش کند و دیگران آنها را قضاوت کنند، او زنگ می زند و شروع به صحبت در مورد خانواده خود می کند. اگر همه ما حقیقت را بگوییم، هیچکس احساس نمیکند که تنها کسی است که خانوادهای به هم ریخته دارد. او به براون گفت: من سعی میکنم به افرادی که در آن موقعیت هستند کمک کنم زیرا آنجا بودهام – واقعاً تنهاست.
دستیابی همچنین به معنای ایجاد تغییر با شش P است، همانطور که براون آنها را می نامد:
- شخصی Personal: تعاملات شما با خانواده، دوستان و همکاران.
- قلم ها Pens: نوشتن نامه به رهبران سازمانی و قانونگذاران.
- نظرسنجی Polls: آموزش در مورد رهبران و مسائل و رای دادن.
- مشارکت Participation: پیوستن به سازمان هایی که از مسائل شما حمایت می کنند.
- خریدها Purchases: از شرکتی که ارزش های شما را به اشتراک نمی گذارد خرید نکنید.
- اعتراض ها Protests: چند نفر برای چیزی که به آن اعتقاد دارند، مانند شرکت در جلسه هیئت مدیره مدرسه، ایستادگی می کنند.
براون همچنین موانع متعددی را برای دستیابی به روابط مورد بحث قرار می دهد. یکی از موانع این است که ما تمایل داریم به برخی افراد به عنوان «آن افراد دیگر» نگاه کنیم. ما این افراد را قضاوت میکنیم و فکر میکنیم که خیلی بهتر هستیم، و به نوبه خود، به ندرت دست درازی میکنیم.
مادر براون کسی بود که همیشه با دیگران تماس می گرفت، حتی زمانی که آنها مرکز دروغ ها و شایعات بودند. سخنان او در مورد ارتباط با افراد در یک بحران بسیار قدرتمند است: “شما این کار را انجام می دهید زیرا آن شخصی هستید که می خواهید باشید. تو این کار را میکنی چون میتوانست من باشم و یک روز به همین راحتی میتوانی خودت باشی.»
۴. حرف زدن از شرم
تلاش برای بیان زمانی که احساس شرم میکنید کار دشواری است، بهویژه زمانی که خیلی ناراحت، ناامید، غافلگیر شده یا عصبانی هستید که نمیتوانید واقعاً احساس خود را بیان کنید. اما براون می نویسد: «سخن گفتن به ما این امکان را می دهد که به دیگران بگوییم چه احساسی داریم و آنچه را که نیاز داریم بخواهیم. او چندین مثال از نحوه پاسخگویی به دیگران در هنگام تجربه شرم ارائه می دهد.
هر بار که برای دیدن مادرم به خانه می روم، اولین چیزی که او به من می گوید این است که “خدای من، تو هنوز چاق هستی!” و آخرین چیزی که وقتی از در بیرون می روم می گوید: “امیدوارم بتوانید کمی وزن کم کنید.”
[شما ممکن است پاسخ دهید] «وقتی چیزهای آزاردهنده ای در مورد وزن من می گویید احساس شرمندگی می کنم. برای من خیلی دردناک است مثل این است که تمام چیزی که به آن اهمیت می دهید این است که من چگونه به نظر می رسم. اگر میخواهید احساس بدی در من ایجاد کنید تا تغییر کنم، اثری ندارد. این وضعیت باعث می شود احساس بدتری نسبت به خودم و رابطه مان پیدا کنم. وقتی این کار را می کنی واقعاً به من صدمه می زنی.»زمانی که به دوستانم درباره سقط جنین خود گفتم، آنها کاملاً احساسات من را باطل کردند. آنها چیزهایی مانند “حداقل می دانید که می توانید باردار شوید” یا “حداقل شما خیلی دور نبودید” گفتند.
[شما ممکن است پاسخ دهید] «من واقعاً از سقط جنینم احساس غمگینی و تنهایی می کنم. میدانم که زنان آن را به روشهای مختلف تجربه میکنند، اما برای من، این یک مسئله بزرگ است. نیاز دارم که به احساس من گوش کنی. وقتی سعی می کنید آن را بهتر کنید مفید نیست. من فقط باید در مورد آن با افرادی که به من اهمیت می دهند صحبت کنم.”حتماً کارهای برنه براون را در وب سایت او بررسی کنید. او همچنین در یک وبلاگ عالی به نام شجاعت معمولی می نویسد.